بر دل غم فراقت آسان چگونه باشد

شاعر : خاقاني

دل را قيامت آمد شادان چگونه باشدبر دل غم فراقت آسان چگونه باشد
آن کو اسير هجر است آسان چگونه باشدتو کامران حسني از خود قياس ميکن
آن کز تو دور ماند مي‌دان چگونه باشدپيغام داده بودي گفتي که چوني از غم
سگ‌جانم ارنه چندين هجران چگونه باشدهر لحظه چون گوزنان هوئي برآرم از جان
درمانده‌ي اجل را درمان چگونه باشدنالنده‌ي فراقم وز من طبيب عاجز
صحراي آب و آتش پنهان چگونه باشدخواهم که راز عشقت پنهان کنم ز ياران
در خون و خاک صيدي غلطان چگونه باشدپيش پيام و نامه‌ات بر خاک باز غلطم
در مهر تر نگوئي عنوان چگونه باشدنامه به موي بندي وز اشک مهر سازي
چندين به گرد موئي طوفان چگونه باشدبر موي بند نامه‌ات طوفات گريست چشمم
يارب که من چنينم جانان چگونه باشدخاقاني است و آهي صد جا شکسته دربر